آیه 36 سوره روم

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ

[30–36] (مشاهده آیه در سوره)


<<35 آیه 36 سوره روم 37>>
سوره :سوره روم (30)
جزء :21
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و مردم (بر این عادتند که) هرگاه ما رحمتی به آنها چشانیم شاد شده و اگر رنج و بلایی از کرده خودشان ببینند در آن حال (به جای توبه به درگاه خدا، از رحمتش به کلی) نومید می‌شوند.

و هرگاه به مردم رحمتی [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] بچشانیم به آن شادمان می شوند، و چون به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیب و گزندی به آنان رسد، ناگهان ناامید می شوند.

و چون مردم را رحمتى بچشانيم، بدان شاد مى‌گردند؛ و چون به [سزاى‌] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمه‌اى به ايشان برسد، بناگاه نوميد مى‌شوند.

چون به مردم رحمتى بچشانيم، شادمان مى‌شوند؛ و چون به سبب كارهايى كه كرده‌اند رنجى به آنها رسد، ناگهان نوميد مى‌گردند.

و هنگامی که رحمتی به مردم بچشانیم، از آن خوشحال می‌شوند؛ و هرگاه رنج و مصیبتی بخاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنان رسد، ناگهان مأیوس می‌شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When We let people taste [Our] mercy, they boast about it; but should an ill visit them because of what their hands have sent ahead, behold, they become despondent!

And when We make people taste of mercy they rejoice in it, and if an evil befall them for what their hands have already wrought, lo! they are in despair.

And when We cause mankind to taste of mercy they rejoice therein; but if an evil thing befall them as the consequence of their own deeds, lo! they are in despair!

When We give men a taste of Mercy, they exult thereat: and when some evil afflicts them because of what their (own) hands have sent forth, behold, they are in despair!

معانی کلمات آیه

  • يقنطون: قنوط: مأيوس شدن از خير «قنط قنوطا: يئس».

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ «36»

و هرگاه به مردم رحمتى چشانيم، به آن شاد شوند و اگر به خاطر دستاورد گذشته (و اعمال بد) آنها، ناگوارى (و مصيبتى) به آنان رسد، ناگهان مأيوس مى‌شوند.

پیام ها

1- انسان، شخصيّتى تأثيرپذير و انفعالى دارد. فَرِحُوا ... يَقْنَطُونَ‌

2- رحمت از خداست و ناگوارى‌ها از عملكرد خود ما. «أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً- سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ»

3- انسانِ دور از خدا، پوك و كم ظرفيّت است؛ با اندكى نعمت، مست مى‌شود و با كمى تلخى و غم، به بن بست مى‌رسد. «1» رَحْمَةً فَرِحُوا- سَيِّئَةٌ ... يَقْنَطُونَ‌ در صورتى كه خداوند از مردم تحمّل و ظرفيّتى را مى‌خواهد كه از دست رفتن نعمت‌ها آنان را نگران و به دست آوردن نعمت‌ها آنان را سرعت نكند.

«1». تنوين در كلمات «رحمة و سيّئة»، بر قلّت و كمى دلالت مى‌كند.

جلد 7 - صفحه 202

«لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‌ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» «1»

4- برخوردارى از رحمت، قطعى است، ولى مبتلا شدن به ناگوارى قطعى نيست.

إِذا ... إِنْ‌ ... (براى برخوردارى از رحمت، كلمه‌ى «اذا» بكاررفته كه به معناى انجام قطعى است، ولى براى گرفتار شدن، كلمه‌ى «ان» بكار رفته كه به معناى غير قطعى بودن است.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ (36)

بعد از آن بيان حال ديگر انسان را فرمايد در سركشى نزد نعمت و نااميدى نزد شدت:

وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً: و هرگاه بچشانيم انسان را نعمتى از صحت و وسعت و راحت و امنيت و مانند آن، فَرِحُوا بِها: بسيار شادمان و خوشحال شوند به آن. وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ: و اگر برسد ايشان را زحمتى و شدتى از مرض و قحط و خوف و امثال آن كه موجب بدى ايشان است، بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ‌: به سبب‌

جلد 10 - صفحه 300

آنچه از پيش فرستاده است دستهاى ايشان، يعنى چون بلا به ايشان رسد به جهت شآمت كردارهائى است كه كرده‌اند، إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ‌: آنگاه ايشان نوميد مى‌شوند از رحمت، و جزع و فزع و بى‌صبرى كنند و اميدوار نمى‌شوند به آنكه حق تعالى رفع آن نمايند، يعنى نه شكر كنند و نه صبر مى‌نمايند بر محنت و اميدوارى از حضرت عزت بر دفع بليت.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه بلا و سختى و شدت و تنگى كه از تبعات و آثار معاصى و مكتسبات شخص بر انسان وارد گردد، هر آينه بايد صبر و تحمل را پيش گيرد تا كفاره گناهان و موجبات غفران فراهم و اميدوارى به رحمت حضرت سبحان حاصل آيد، نه آنكه بى‌صبرى نموده و در نتيجه نااميدى طارى شود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ (33) لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (34) أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِما كانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ (35) وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ (36) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (37)

ترجمه‌

و چون برسد مردم را سختيى ميخوانند پروردگارشان را در حاليكه بازگشت كنندگانند بسوى او پس چون چشانيد بآنان از خود رحمتى آنگاه گروهى از آنها بپروردگارشان مشرك ميشوند

تا كفران ورزند بآنچه داديمشان پس بهره‌مند شويد پس زود باشد كه بدانيد

آيا فرستاديم بر آنها حجّتى پس او سخن ميگويد بآنچه هستند كه بآن شرك مى‌آورند

و چون بچشانيم مردم را رحمتى شاد ميشوند بآن و اگر برسد آنها را بدى‌ء بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان آنگاه آنها نوميد ميشوند

آيا نديدند كه خدا فراخ ميگرداند روزى را براى هر كه بخواهد و تنگ ميگرداند همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه ايمان مى‌آورند.

تفسير

خداوند متعال در اين آيات شريفه اشاره فرموده بآنكه دين فطرى كه خلقت اصليّه الهيّه مى‌باشد و در آيات سابقه اشاره بآن شد توحيد است كه مردم بارتكاز اوّلى معتقد بوجود خداى عالم قادر يگانه ميباشند لذا وقتى كه برسد

جلد 4 صفحه 257

بآنها ضرر و بلا و فقر و شدّت و محنتى كه نتوانند آنرا از خود دفع نمايند منقطع از خلق شده و رجوع بحقّ مينمايند بتوبه و انابه و چون از طرف خداوند رحمت و وسعت بآنها افاضه گشت و چشانيد او حلاوت نعمت و فراغت و عافيت خود را بآنها ناگهان دسته‌اى از آنها براى پروردگارشان شريك قرار ميدهند و نتيجه اين شرك كفران نعمت حقّ است پس خداوند براى تهديد آنها فرموده بهره‌بردارى كنيد از نعمت خدا پس زود باشد كه بسزاى كفر و كفران خود برسيد و بدانيد كه ناسپاسى و حق ناشناسى چه خسران و وبالى دارد آيا خداوند براى آنها حجّت و دليلى فرستاده يا پيغمبرى كه ناطق و گويا باشد بشرك و حقّ بودن دين آنها نه چنين است بلكه اهل شرك بهواى نفس خودشان و وسوسه شيطان مشرك شدند و يكى از امارات جهل و نادانى آنها آنستكه وقتى از طرف خداوند رحمت و نعمتى بآنها و اصل شود خرسند و شاد شوند بآن غافل از آنكه ممكن است خداوند آن نعمت و عافيت را از آنها سلب فرمايد و اگر براى اعمال بدشان مبتلا ببلا و محنت و شدّتى شوند ناگهان مأيوس از رحمت و فضل الهى گردند در دفع آن غافل از آنكه ممكن است خداوند آن محنت را بر طرف فرمايد پس در هيچ حال متوجّه بحقّ نباشند و زمام امور را از خير و شرّ بدست او ندانند با آنكه در هر حال بايد متوجّه بحقّ بود در وقت نعمت براى اداء شكر آن و درگاه محنت براى توسّل در دفع آن آيا اين قوم جهول ندانستند و نديدند كه خداوند وسعت رزق ميدهد بهر كس بخواهد و تنگ ميكند روزى هر كس را كه بخواهد و تمام امور باختيار او است و بايد هر خيرى را از او دانست و از هر شرّى باو پناه برد لذا اهل ايمان تمام امور را از جانب خدا ميدانند و بر نعمت شاكر و در نقمت صابرند و باين احوال استدلال مينمايند بر قدرت و حكمت و رحمت و غضب خداوند و در هر حال از او خير و صلاح خود را خواهانند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذا أَذَقنَا النّاس‌َ رَحمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِن‌ تُصِبهُم‌ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَت‌ أَيدِيهِم‌ إِذا هُم‌ يَقنَطُون‌َ (36)

و زماني‌ ‌که‌ بچشانيم‌ و عنايت‌ كنيم‌ مردم‌ ‌را‌ رحمتي‌ ‌پس‌ فرحناك‌ ميشوند بآن‌ نعمت‌ و رحمت‌ و ‌اگر‌ اصابة كند ‌آنها‌ ‌را‌ بلائي‌ و مصيبتي‌ بواسطه‌ آنچه‌ بدست‌ ‌خود‌ ‌از‌ معاصي‌ بجا آورده‌اند ‌در‌ ‌اينکه‌ هنگام‌ مأيوس‌ و نااميد ميگردند.

وَ إِذا أَذَقنَا النّاس‌َ رَحمَةً مثل‌ صحت‌ جسم‌ و سعه روزي‌ و امنيت‌ و سلامتي‌ و جاه‌ و مقام‌ و دولت‌ و ثروت‌ و مكنت‌.

فَرِحُوا بِها نه‌ ‌از‌ جهت‌ آنكه‌ خداوند بآنها عنايت‌ كرده‌ بلكه‌ ‌از‌ جهت‌ اينكه‌ موافق‌ هواهاي‌ نفساني‌ و تمايل‌ ‌است‌ بآنها خشنود و خرم‌ ميشوند و غفلت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميگيرد و بكلي‌ ‌از‌ ‌خدا‌ و دين‌ دور ميشوند و ‌در‌ طغيان‌ و معاصي‌ زياده‌روي‌ ميكنند انسان‌ بايد ‌در‌ موقعي‌ ‌که‌ نعمتي‌ ‌از‌ پروردگار بآن‌ افاضه‌ شد شكر گذار نعمت‌ ‌باشد‌ و بداند ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌در‌ عبادت‌ و بندگي‌ ‌او‌ بكوشد. ‌تا‌ مشمول‌ بيشتر و بالاتر نعم‌ ‌او‌ بشود چنانچه‌ ميفرمايد لَئِن‌ شَكَرتُم‌ لَأَزِيدَنَّكُم‌ وَ لَئِن‌ كَفَرتُم‌ إِن‌َّ عَذابِي‌ لَشَدِيدٌ (سوره‌ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 7).

وَ إِن‌ تُصِبهُم‌ سَيِّئَةٌ بلائي‌، مصيبتي‌، مرضي‌، فقري‌، گرفتار ظالمي‌، قحطي‌، تصادفي‌ و ساير مصائب‌، ‌آنها‌ ‌را‌ اصابت‌ كند آنهم‌ ‌در‌ اثر بِما قَدَّمَت‌ أَيدِيهِم‌ ‌است‌ ‌که‌

جلد 14 - صفحه 389

گفتيم‌ معاصي‌ قطع‌ نظر ‌از‌ عقوبات‌ اخروي‌ ‌در‌ همين‌ دنيا ده‌ ضرر دارد ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ نزول‌ بلا و مصيبت‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد ما أَصابَكُم‌ مِن‌ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت‌ أَيدِيكُم‌ (سوره‌ شوري‌ ‌آيه‌ 30) ‌با‌ ضررهاي‌ ديگر ‌بعد‌ ‌از‌ رحمت‌، سلب‌ توفيق‌، تسلط شيطان‌، ضعف‌ ايمان‌، سياهي‌ قلب‌ و ‌غير‌ اينها.

إِذا هُم‌ يَقنَطُون‌َ قنوط نااميديست‌ چون‌ نظر ‌به‌ ‌خدا‌ ندارند ‌که‌ قدرت‌ دارد دفع‌ كند و اسباب‌ ظاهريه‌ ‌هم‌ ندارند، مأيوس‌ و نااميد ميشوند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 36)- این آیه که ترسیم دیگری از طرز فکر و روحیه این جاهلان کم ظرفیت است چنین می‌گوید: «و هنگامی که رحمتی به مردم بچشانیم خوشحال و مغرور می‌شوند، و هر گاه بلا و رنج و دردی به خاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنها برسد ناگهان مأیوس و نومید می‌گردند» (وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذا هُمْ یَقْنَطُونَ).

در حالی که مؤمنان راستین کسانی هستند که نه به هنگام نعمت گرفتار غرور و غفلت می‌شوند و نه به هنگام مصیبت، گرفتار یأس و نومیدی، نعمت را از خدا می‌دانند و شکر به درگاه او می‌برند، و مصیبت را آزمون و امتحان، و یا نتیجه اعمال خویش محسوب می‌دارند و صبر می‌کنند و رو به درگاه او می‌آورند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 203

منابع